Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، این سرنوشت «ددی کاسوارا» - مرد اندونزیایی- بود؛ کسی که از دست‌ها و پاهایش بافت‌هایی مانند ریشه درخت درآمد! او آن‌قدر شبیه درخت‌ها شد که مردم بومی او را «مرد درختی» صدا می‌زدند و گروه‌های نمایشی او را به عنوان یک انسان عجیب این طرف و آن طرف برده و به مردم نشان می‌دادند.  

ددی در روستای دورافتاده‌ای در جاوه غربی در اندونزی زندگی می‌کرذ.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در نوجوانی زمانی که هنوز ۱۵ سال داشت، زانویش به شدت زخمی شد؛ طوری که پزشکان مجبور شدند به سرعت زانوی پسرک را جراحی کنند. ددی بعد از مدتی سلامتی‌اش را به دست می‌آورد و ظاهرا همه چیز به حالت اول بازمی‌گردد اما بعد از مدتی بیماری عجیب و غریبی دیگری به سراغش می‌آید؛ به تدریج توده‌هایی به شکل ریشه گیاهان از دست و پایش بیرون می زند.

آن روزها این موضوع چندان توجه مرد اندونزیایی را جلب نکرد. او خودش هم فکر می‌کرد که به زودی این قضیه حل می‌شود و دوباره سلامتی‌اش را به دست می‌آورد. البته این بی‌خیالی ددی یک دلیل عمده داشت؛ آن روزها بیماری او به شکل پیشرفته هم رشد نکرده بود و ددی هنوز ظاهری عادی داشت! مرد جوان همان سال‌ها ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد اما بیماری کم‌کم رشد کرد و ظاهر ددی هر روز بیشتر از گذشته از حالت عادی خارج شد؛ به‌خصوص دست‌ها و پاهایش که کاملا شکل درخت پیدا کردند تا جایی که او دیگر نمی‌توانست از دست‌هایش استفاده کند یا روی پاهایش راه برود؛ طوری که دیگر از انجام کارهای روزانه‌اش هم عاجز شده بود! اما این تازه اول ماجرا بود و اول دردسرهای مرد جوان.

 اولین ضربه روحی زمانی به ددی وارد شد که همسرش او را ترک کرد. او به این بهانه که از ظاهر شوهرش می‌ترسد و نمی‌تواند حضور او را در کنار خودش تحمل کند، خانه و زندگی‌اش را گذاشت و رفت و ددی ماند و بچه‌هایی که دست کمی از مادرشان نداشتند. مرد درختی خیلی سعی کرد از دو فرزندش مراقبت کند اما او حتی نمی‌توانست کارهای خود را انجام بدهد چه برسد به بچه‌ها. برای همین مجبور شد فرزندانش را نزد بستگانشان بفرستد و خودش تنها در دهکده دوران کودکی‌اش و همان خانه کوچک چوبی به زندگی‌اش ادامه دهد.

یک بیماری جدید

بیماری ددی سال‌ها پزشکان محلی را گیج کرد. خیلی‌ها درباره بیماری ددی و ابعاد آن صحبت کردند. بیشتر آنها معتقد بودند که بیماری او به خاطر یک نوع ویروس انسانی به نام پاپیلوما (HPV) است که چنین تومورهای سخت و ضخیمی در سطح بدنش به وجود آورده. ظاهرا این ویروس می‌تواند ضایعات پوستی ایجاد کند؛ البته ضایعاتی که در بیشتر موارد خطرناک نیستند و معمولا تنها باعث به وجود آمدن زگیل‌های معمولی، زگیل‌های کف دست و پا، زگیل‌های مسطح و زگیل‌های زیر ناخن می‌شوند. پس اگر این ویروس وارد بدن هرکسی غیر از ددی می‌شد مشکل چندانی به وجود نمی‌آمد اما مساله اینجاست که ددی یک آدم معمولی نبود. ویروس بی‌آزار به صورت خیلی اتفاقی وارد بدن کسی شده بود که سیستم ایمنی خیلی نادری داشت.

 سیستم ایمنی بدن ددی قادر به دفع و مبارزه با این ویروس نبود؛ برای همین هم ویروس فرصت کافی پیدا کرد تا در بدن او رشد کند و همه ظاهرش را به هم بریزد. کم کم تمام بدن ددی پر از زگیل شد. البته این زگیل‌ها حتی در بدترین شکل هم در بدنی که سیستم ایمنی طبیعی دارد خطرناک به نظر نمی‌رسند چون سیستم ایمنی بدن با آنها مبارزه می‌کند اما در مورد ددی این طور نبود؛ پوستش کم کم حالت شاخی پیدا کرد و رگ و ریشه‌هایی مانند درخت از اطراف دست و پای او بیرون زد. با گذشت زمان زگیل‌ها بزرگ شدند و به شکل ریشه درخت در آمدند. این ریشه‌ها دست، پا، صورت و قسمت‌هایی از بدن ددی را به انحصار خود درآوردند و هرسال هم چیزی حدود پنج سانتی‌متر رشد کردند.  

ددی درمان شد؟

وقتی پزشکان محلی از درمان بیماری ددی ناامید شدند، او را به بیمارستان «حسن سادیکین» در شهر «بندانگ» در غرب اندونزی فرستادند. او برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ در بیمارستان بستری شد. اولین راه حل برای درمان ددی عمل جراحی بود. عمل‌های جراحی این مرد درختی سه مرحله اصلی داشت؛ مرحله اول شامل جدا کردن لایه ضخیم زگیل‌ها و دندانه‌های شاخ مانند از روی دستش بود. در این مرحله حتی از اره‌های برقی هم استفاده شد و پزشکان پوست سفت درخت مانند ددی را ورقه ورقه و خیلی نازک تراشیدند و در هر عمل ۸۰ درصد از پوست ضخیم زائد او برداشته شد. مرحله دوم، جداسازی زگیل‌های کوچک‌تر از روی سر، صورت و ساق پاهایش بود و مرحله سوم، پوشاندن دست‌ها با پوست پیوندی! بعد از عمل هم درمان با ویتامین ادامه داشت.

 سال ها از آن روزها گذشت و ددی به خاطر بیماری‌اش بارها تحت عمل جراحی قرار گرفت. طبق آمارها او ۹ عمل جراحی روی این مرد درختی انجام شد و ۲/۱۳ کیلوگرم از بافت‌های زائد پوست او برداشته شد. بعد از این عمل‌ها بود که ددی توانست بعد از دو دهه شست پایش را دوباره ببیند. در طول سه دوره عمل، چهار کیلوگرم بافت زائد از روی پاهای او برداشته شد.

 بعد از آخرین عمل جراحی مرد درختی توانست از دستانش هم استفاده کند، به تنهایی غذا بخورد، حمام برود، قلم را در دستانش نگه دارد و کمی بنویسد، از موبایلش استفاده کند و از شهر باندونگ به خانه‌اش و نزد بستگانش بازگردد. 

یک بیمار زندانی 

وقتی مرد درختی در سطح جهان معروف شد، پزشکان زیادی تمایل نشان دادند تا او را برای درمان به کشورشان ببرند. پزشکان آمریکایی جزو این گروه بودند که سعی داشتند تحقیقاتی وسیع روی مرد درختی انجام دهند. آنها به دولت اندونزی پیشنهاد دادند ددی را به آمریکا ببرند و رویش تحقیق کنند و راه درمانی برای این بیماری عجیب پیدا کنند اما در کمال تعجب، مسوولان کشور اندونزی با رفتن ددی مخالفت کردند.  

پروفسور آنتونی گاسپاری - استاد دانشگاه مریلند آمریکا- از آن دسته دکترهای کنجکاوی بود که برای دیدن ددی از آمریکا به اندونزی رفت. زمانی که او برای اولین بار ددی را دید، گفت: «من بعد از دیدن ددی در برنامه مستند شبکه دیسکاوری تصمیم گرفتم به او کمک کنم. در نگاه اول نمی‌توان گفت او از چه نوع بیماری‌ای رنج می‌برد. شاید برای درمان او نیاز به تجهیزات بیشتری داشته باشیم ولی نمی‌دانم چرا دولت اندونزی اجازه خروج او از کشور را نمی‌دهد. در هر حال من تا جایی که می‌توانم به ددی کمک خواهم کرد».

دکتر گاسپاری در نهایت مجبور شد نمونه‌هایی از زگیل‌های درختی ددی و نمونه خون او را بردارد و برای تحقیقات بیشتر به آمریکا ببرد .
 

مشکلات مرد درختی

ددی در اوایل بیماری‌اش بسیار تنها بود؛ از کارش اخراج شد، نمی‌توانست ماهیگیری کند یا حتی با تراکتور سر زمین کشاورزی برود. همسرش ده سال پیش او را ترک کرده بود و او همه این مدت مجبور بود در نهایت فقر دو فرزندش را بزرگ کند. روزی نبود که او مورد ریشخند و استهزای ماهیگیران محلی قرار نگیرد.

 اینجا بود که ددی مجبور شد برای گذراندن هزینه‌های زندگی‌اش با یک گروه نمایشی همراه شود تا مردم برای دیدن او به عنوان یک پدیده عجیب پول بدهند.  برای اولین بار در نوامبر ۲۰۰۷، ویدئوی کوتاهی از مرد درختی روی اینترنت قرار گرفت. بعد از آن هم شبکه دیسکاوری از زندگی این مرد یک مستند به نام «داستان شوک برانگیز من» تهیه و او را بیش از پیش در جهان معروف کرد. البته عمل‌های جراحی ددی هم به‌صورت انحصاری توسط این شبکه خریداری شد.

کد خبر 765227 منبع: همشهری سرنخ برچسب‌ها اندونزی خبر مهم پوست حوادث جهان بیماری - بیمارستان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: اندونزی خبر مهم پوست حوادث جهان بیماری بیمارستان سیستم ایمنی مرد درختی عمل جراحی مجبور شد زگیل ها دست ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۱۴۸۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفت‌وگوی ویژه با مردی که افغانستان را راهی جام جهانی کرد

به گزارش ورزش سه، برای آن که دریبایم او چه دستاورد‌هایی را برای ورزش افغانستان به ارمغان آورده، کافیست به خوشحالی بی‌حدوحصر مردم این کشور در مرز و بوم خود و خیلی‌های دیگر از آن‌ها در ایران و گیتی پهناور خیره شویم که چگونه سرمست صعود تیم ملی فوتسال افغانستان به جام جهانی هستند. سه سال از ورودش به فوتسال افغانستان سپری شده. او وارد شده و قواعد فوتسال آسیا را به هم ریخته. از یک سو ناقوس‌ها را برای پایان انحصار فوتسال ایران در آسیا به صدا در آورد و در سوی دیگر ثروتمندان با مربیان بزرگ و نامی را پشت‌سر گذاشت. آندرو پالازا مربی سابق بارسلونا و عربستان را و همچنین ویتنام با دیگو جوستوزی مربی قهرمان جهان را پشت خود دید. آن‌ها در حسرت راهیابی به جام جهانی آه می‌کشیدند و مرتضایی با شاگردانش آواز می‌خواندند.

مجید مرتضایی، رویکرد بازیکن یابی را متحول ساخت و علم نوین فوتسال را به بازیکنان افغانستان گره زد. در عین حال او بود که بازیکنان افغانستانی با استعداد را کشف و روانه میدان کرد. او بود که کشور همسایه را برای اولین بار راهی جام ملت‌های آسیا کرد و در نخستین دوره حضورشان با بلندپروازی و جاه‌طلبی، با غیرممکن را ممکن کردن، به رویاهای جام جهانی تحقق بخشید.

خبرنگار ورزش سه به سراغ مربی تاریخ‌ساز رفته و گفت‌وگویی خواندنی را با او داشته است. مردی که خیلی از تابو ها را در ورزش افغانستان خُرد کرده و تاثیر عمیقی را بر ورزش این کشور گذاشته است.

در ادامه مصاحبه با مجید مرتضایی را خواهید خواند؛

*آقای مرتضایی، اولین‌ها حسی دارد وصف نشدنی. از حال‌وروز خودتان و بازیکنان افغانستان پس از صعود به جام جهانی بگویید؛

شاید سه ماه پیش از آغاز جام ملت‌های آسیا به بازیکنان و مردان جنگجویم می‌گفتم که ما به جام جهانی صعود خواهیم کرد، کمتر باور نمی‌کردند. اما هر چه جلوتر می‌رفتیم، بارقه‌های نور امید را زنده می‌کردیم و این باور در درونشان و پوست و استخوان آن‌ها حس می‌شد. خوشبختانه و بسیار خوشحالم به عنوان یک ایرانی موجب شادی یک ملت شدیم و آن‌ها به یکی از آرزوهای خود دست پیدا کردند و شایستگی آن را هم داشتند.

* با این صعود، شما و بازیکنان افغانستان، مردم این کشور را در سراسر جهان به وجد آوردید. این روزها باور کردنی هست؟

برای بنده، این حجم از شادی پیرامون صعود به جام جهانی جالب و غیر قابل وصف بود. بی‌شک تماشای چنین صحنه‌های زیبایی بغض را به همراه خواهد داشت. هم برای من و هم تمامی اعضای تیم ملی افغانستان. بازی که تمام شده بود با ذوق به بازیکنان گفتم، باورتان می‌شود که رفتیم جام جهانی؟

*بلندپروازی و جاه‌طلبی افغانستان در جام جهانی ادامه خواهد داشت؟

آن چیزی که بنده دائما از بازیکنانم خواسته‌ام، زیاده‌خواهی و سیر نشدن از پیروزی هستش و همیشه باید به موفقیت چنگ بزنند. شک نکنید نگاه ما به جام جهانی، صعود از مرحله گروهی هستش. ما در آسیا نشان داده‌ایم که از قدرت و پتانسیل خوبی برخورداریم. امیدوارم با تلاش‌های بی‌وقفه اعضای خانواده تیم ملی افغانستان با یک شگفتی‌ در جام جهانی تاریخ‌سازی کنیم

* پیش از آغاز جام ملت‌های آسیا و حضور در میادین مسابقات، قهرمانی را تصور می‌کردید؟

حقیقتا با حضور تیم ملی فوتسال ایران به قهرمانی فکر نمی‌کردیم. اما اگر مسیر ما به ایران در مراحل گروهی نمی‌خورد و در مراحل حذفی بدشانس نبودیم و البته با دقت‌تر عمل می‌کردیم، بنا به ضعف برخی از تیم‌های بزرگ قاره، قاطعانه می‌گویم که می‌توانستیم یک پای فینال باشیم.

*دلایل شکست تیم ملی افغانستان به رغم نمایش بسیار خوب، برابر ایران چه بود ؟

تیم ملی ایران، تیم قدرتمندی است. شاید اگر بازیکنانم با ترس کمتری مقابل تیم ملی ایران به میدان می‌رفتند به مراتب نمایش بهتری را از خود نشان می‌دادند. جالب است بدانید که توانایی‌های فردی بازیکنان افغانستان با کمی تفاوت شبیه به همتایان خود در ایران بازی می‌کردند. به هر حال، بازی برابر ایران بسیار سخت و فشرده است. ما این موضوع را می‌دانستیم.

*قرارداد شما، با تیم ملی افغانستان تا چه مدت ادامه خواهد داشت؟

بنده با تیم ملی فوتسال افغانستان تا پایان سال 2024 قرارداد دارم و پس از آن باید دید شرایط چگونه پیش می‌رود و چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.

دیگر خبرها

  • مغز انسان شبیه‌سازی شد
  • مغز انسان به شکلی بی‌نظیر شبیه‌سازی شد
  • درباره یحیی سنوار رهبر حماس در غزه؛ مردی که تسلیم نمی‌شود
  • پرسه سگ‌های ولگرد در شهر؛ ترحم، ترس، هاری
  • رفتارهای نادرست در شیوه زندگی تهدیدی جدی برای سلامتی انسان
  • گفت‌وگوی ویژه با مردی که افغانستان را راهی جام جهانی کرد
  • تا کنون موردی از بیماری «تب کریمه کنگو» در لرستان مشاهده نشده است
  • موردی از تب کریمه کنگو در لرستان مشاهده نشده است
  • تصویری باورنکردنی از بهروز افخمی روی ویلچر؛ بیماری افخمی چیست؟
  • آیا باید از سرایت ویروس آنفلوانزای پرندگان به گاوها نگران باشیم؟